سلمان فارسی | زندگینامه و جنگ ها
زندگی نامه سلمان فارسی
پیامبر (ص):
خداوند مرا به دوست داشتن ۴ تن دستور داد و مرا خبر داد که خودش آنها را دوست دارد: علی، مقداد، ابوذر، سلمان.
الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج ۹، ص ۱۷۱
سلمان فارسی صحابه ایرانی و پر افتخار پیامبر گرامی اسلام بودند که خدمات ارزنده ای برای اسلام و پیشبرد دین انجام دادند.
ایشان از محبان حضرت علی و اهل بیت بودند و یکی از افراد معدودی بودند که در شب دفن حضرت فاطمه (س) حضور داشتند.
پیامبر گرامی اسلام در خصوص سلمان سخنان بسیاری دارند که یکی از مهمترین آن ها که جایگاه ویژه سلمان فارسی را نشان می دهد، حدیث زیر می باشد:
بهشت میثاق دیدار علی (ع) و عمار و سلمان و ابوذر است.
سلمان فارسی، یک ایرانی دهقان زاده ای بود که در شهر مدینه با پیامبر اکرم(ص) ملاقات کرد و به او ایمان آورد.
حضرت نیز او را خرید و پس از آزادی، به عنوان یکی از یاران بزرگ و محبوب پیامبر(ص) به حساب آمد. پیامبر در مورد او اظهار کرد:
“سلمان از ما اهل بیت است.”
پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص)، سلمان فارسی به عنوان یکی از یاران ویژه علی بن ابی طالب(ع) محسوب شد. تاریخ دقیق وفات او مورد اختلاف است و بین سالهای 33 تا 37 هجری قمری تغییر میکند.
در ادامه مطلب به زندگی پر فراز و نشیب این شخص بزرگوار میپردازیم.
نام و نسب سلمان فارسی
- تاریخ ولادت:
تاریخ تولد سلمان فارسی به دقت مشخص نیست. عطاءالله مهاجرانی، یکی از نویسندگان شیعه، اعتقاد دارد که او در بازه زمانی بین سالهای ۵۲۰ تا ۵۷۰ میلادی به دنیا آمده است.
اما در گزارشهای دیگر ذکر شده که مدت عمر او بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ سال بوده و این ممکن است نشان دهد که تاریخ تولد وی به مدتی دورتر از این باشد.
- نام و نسب:
نام اصلی او به عنوان روزبه، مابه یا مهران و نام پدرش با عنوان خشبوذان یا بوذخشان آمده است.
طبق روایت شیخ صدوق، یکی از محدثان شیعه، پس از اولین دیدار با پیامبر اسلام (ص)، نام او را به سلمان تغییر دادند.
امام صادق (ع) در یک روایت از نامیدن او به عنوان سلمان فارسی منع کرد و فرمودند: ” او را سلمان محمدی ” صدا زنید. کنیه او “اباعبدالله” بود و او همچنین با نام سلمان الخیر نیز شناخته میشد.
- محل زندگی:
بعضی از محققان معتقدند که سلمان فارسی احتمالاً به منطقه ” جی” اصفهان انتساب داشته باشد و این ادعا با شواهدی همچون بازگشت او به اصفهان پس از فتح این منطقه توسط مسلمانان و احداث مسجد در آنجا تقویت میشود.
با این حال، برخی منابع نیز شهرهای دیگری مانند کازرون (شیراز) یا رامهرمز را به عنوان محل تولد سلمان فارسی اشاره کردهاند.
- دین و مذهب:
شیخ صدوق، یکی از بزرگترین علمای شیعه، باور دارد که سلمان فارسی هرگز به جز خدا سجده نکرده است.
همچنین بر اساس یک روایت از امام علی (ع)، اگرچه سلمان مضطر به تظاهر به مشرکیت بود، اما هیچوقت به دین زرتشتی تبدیل نشده است.
در یک حدیث از پیامبر اسلام (ص)، تأکید شده است که سلمان تمایل به جستجوی حقیقت داشته و در این راه تلاش میکرده است.
اگرچه برخی منابع او را به عنوان یکی از نگهدارندگان آتش در دین زرتشت معرفی کردهاند، اما شواهد نشان میدهد که او در همان زمان باور به دین زرتشتی نداشته است.
ماجرای مسلمان شدن سلمان
با توجه به گزارشهای خطیب بغدادی، تاریخنگار قرن پنجم، سلمان فارسی به دلیل علاقه فراوان پدرش به او، مثل یک دختر جوان در خانه محبوس بود و به همین دلیل با ادیان دیگر آشنایی نداشت.
یک روز، وقتی پدرش او را به انجام کار سرکشی کارگران فرستاد، او به یکی از کلیساهای مسیحیان در مسیر برخورد کرد.
سلمان مدتی در شهر شام ساکن بود و پس از آن به موصل سفر کرد، سپس به نصیبین، و در نهایت به عموریه مهاجرت کرد.
او سالها را در کلیساهای این شهرها، نزد راهبان مسیحی، به عبادت سپری کرد، تا آن زمان که اسقف عموریه به او اخباری از ظهور یک پیامبر در حجاز اطلاع داد.
شیخ صدوق مهاجرت سلمان فارسی را به نحوی دیگر بیان کرده است:
بر اساس روایتِ او، سلمان فارسی در کلیسای شهر خود شنید که مسیحیان به توحید خداوند پیامبری حضرت عیسی بن مریم علیه السلام و حضرت محمد صلوات الله علیه ایمان میآورند.
شنیدن نام پیامبر باعث شد تا عشق و ارادت ایشان در سلمان فارسی رشد پیدا کند و او تصمیم به آشنایی بیشتر با او بگیرد.
به همین دلیل به دنبال این خواسته رهسپار شد و به انطاکیه سفر کرد و سپس به مقدونیه مهاجرت نمود. در نهایت خبر ولادت پیامبر به او رسید.
سلمان در سال اول هجری و بر اساس گفتهها در ماه جمادیالاولی به اسلام ملحق شد.
او از آخرین راهبی که با او در کلیسا زندگی میکرد، شنید که نماینده پیامبر اسلام (ص) سه ویژگی دارد:
۱- صدقه میدهد بدون اینکه از آن بخورد
۲- هدایا را قبول میکند
۳- خاتم نبوت بین دو شانه او قرار دارد.
سلمان با یک کاروان به سوی عربستان سفر کرد، اما در وادی القری به او ظلم شد و اهل کاروان با دستبرد به اموال او، او را به عنوان برده به یک یهودی فروختند.
این یهودی همچنین سلمان را به یک یهودی دیگر از قوم بنیقریظه فروخت و سلمان با او به مدینه رفت و در نخلستان او مشغول به کار شد.
پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه و توقف در مسجد قبا، سلمان به وجود ایشان آگاه شد. برای اطمینان از درستی ادعای نبوت وی، او مقداری خرما به عنوان صدقه برای پیامبر و یارانش آورد. اما پیامبر از خوردن آن امتناع کرد.
سلمان بعداً با دیدن یکی از نشانهها، دوباره به خدمت پیامبر رسید و مقداری خرما را به عنوان هدیه به وی اهدا کرد. پیامبر این هدیه را پذیرفت و مقداری از آن خورد. سلمان بعداً با دیدن نشانه دیگر، به دنبال نشانه سوم برآمد.
روزی که پیامبر در تشییع جنازه یکی از اصحابش حرکت میکرد، پشت سر ایشان قرار گرفت. هنگامی که پیامبر متوجه شد که سلمان به دنبال دیدن خاتم نبوت اوست، ردای خود را کنار زد و مهر نبوت را به او نشان داد. در آن لحظه، سلمان خود را به قدمهای پیامبر انداخت، پاهای او را بوسید، و اشک خوشحالی ریخت.
شرکت در جنگ های صدر اسلام
پیامبر اسلام (ص) همراه با صحابه، سلمان را از صاحبش آزاد کرد و به جای آن، ۳۰۰ نهال درخت و ۴۰ اوقیه طلا (که هر اوقیه تقریباً معادل هفت مثقال طلا است) خرید. اما آزادی سلمان تا زمان جنگ احزاب به تأخیر افتاد و او نتوانست در جنگ بدر و اُحد شرکت کند.
با این حال، برخی گزارشها وجود دارد که مدعی میشوند سلمان در جنگ بدر و اُحد نیز شرکت کرده است.
سلمان فارسی در جنگهای اولیه اسلامی شرکت کرد و پس از غزوه خندق، هیچ جنگی در جهت پیشبرد اسلام را از دست نداد.
پس از درگذشت پیامبر اسلام، ایشان به عنوان فرماندار منطقه مدائن منصوب شد.
بر اساس گزارشهای تاریخی، پس از فتح اصفهان توسط مسلمانان، سلمان به این شهر مهاجرت کرد و مسجدی در محل زادگاهش احداث کرد.
در حال حاضر، در منطقه جی اصفهان، باقیماندههای یک مسجد قدیمی هنوز هم وجود دارد.
- غزوه خندق:
از جمله مشاوره های نظامی سلمان در جنگ ها میتوان به غزوه خندق اشاره کرد. در غزوه خندق دور شهر مدینه خندقی کنده شد.
زمانی که پیامبر اسلام (ص) متوجه حرکت قوم قریش به منظور جنگ خندق شد، با مسلمانان مشورت کرد تا راهبردی برای مقابله با دشمن تصمیم بگیرند.
سلمان روش حفر خندق مطرح شده در ایران را معرفی کرد و مسلمانان از این پیشنهاد استقبال کردند. هر ده نفر به مسئولیت حفر چهل ذراع (تقریباً بیست متر) از خندق انتخاب شدند.
به دلیل توان بدنی بالای سلمان، میان مهاجرین و انصار اختلافی به وجود آمد و هر کس او را به عنوان یکی از اعضای خود میشناخت، اما پیامبر اسلام (ص) سلمان را جزو اهل بیت خود معرفی کرد.
- جنگ طائف:
با توجه به برخی منابع، در جنگ طائف، سلمان طرح استفاده از منجنیق را مطرح کرد و آن را برای لشکر اسلام ساخت که برای اولین بار در آن زمان مورد استفاده قرار گرفت.
همچنین، در فتح ایران، عمر بن خطاب سلمان و حذیفه را به عنوان سران سپاه اسلام ترفیع داد و در فتح مدائن، سلمان نقش مذاکرهگر با سران نیروهای ایرانی را بر عهده داشت.
همسر و فرزندان سلمان فارسی
در کتاب ابن الجوزی آمده است که سلمان با زنی به نام بُقَیره از طایفه ی کنده ازدواج کرده است.
همچنین در متون مختلفی برای ایشان فرزندانی نقل شده است به عنوان مثال: حدیث “تحفه بهشتی” در مورد حضرت فاطمه (س) را از پدرش سلمان بیان کرده است.
همچنین در کتاب جامع الرواة از شخصی به نام محمد فرزند سلمان یاد شده است. علاوه بر این فرزندان، برای سلمان فارسی یک دختر در اصفهان و دو دختر در کشور مصر بیان شده است.
همراهی امام علی (ع)
سلمان یکی از افراد مخالف جریان سقیفه بود و با همراهی مقداد، ابوذر، عبادة بن صامت، ابو الهیثم بن تیهان، حذیفه و عمار، تلاش کرد تا مسئله خلافت را در شورایی که از مهاجرین تشکیل شده بررسی و مورد بحث قرار دهد.
سلمان به صحابه پیامبر را به خاطر عدم پیروی از دستورات پیامبر اسلام (ص) انتقاد میکرد و عبارت “کرداذ ناکرداذ” (کردید نکردید: شما با ابوبکر بیعت کردید، اما به دستور پیامبر عمل نکردید) را بیان کرد و این جمله از او مشهور شد. وی همچنین همراه با ابی بن کعب در اعتراضهای زیادی علیه واقعه سقیفه شرکت میکرد.
سلمان پس از ماجرای سقیفه و شهادت حضرت زهرا (س) در تدفین مخفیانه او شرکت کرد و این نشان از جایگاه ویژه او نزد اهل بیت(ع) دارد.
فرمانداری مدائن
عمر بن خطاب سلمان فارسی را به عنوان فرماندار مدائن منصوب کرد. سهم سلمان از بیت المال در سِمَت فرمانداری مدائن پنج هزار درهم بود که آن را به عنوان صدقه اختصاص میداد و با تولید زنبیل از دستکشی خود روزی خود را بدست می آورد. او در مساجد حضور داشت و قرآن را برای مردم تفسیر میکرد.
درباره زهد و تقوا، گفته میشود که سلمان تا لحظه ای که درگذشت والی مدائن بود. برخی گزارشها نیز حکایت میکنند که او به سگها دستور داد تا امنیت شهر را حفظ کنند و با دزدان مقابله کنند.
این سگها یک شب به تقابل با دزدان پرداختند و شهر به آرامش یافت.
وفات سلمان فارسی
در بعضی از منابع تاریخی در خصوص درگذشت سلمان فارسی بیان کرده اند که بعد از درگذشت سلمان، حضرت علی (ع) به اذن خداوند و با طی الارض از شهر مدینه یا کوفه (بعضی منابع مدینه و بعضی کوفه را ذکر کرده اند) به مدائن آمدند و ایشان را غسل داده و بر ایشان نماز جنازه خواندند و دفنشان کردند.
گفته شده است که روی کفن سلمان شعری نوشته شده بود که بغضی آن را نوشته خود سلمان فارسی و بعضی نوشته امام علی علیه السلام دانسته اند.
آن شعر این است:
وفدت علی الکریم بغیر زاد
من الحسنات و القلب السلیم
و حمل الزاد اقبح کل شیء
اذا کان الوفود علی الکریم
تاریخ درگذشت سلمان در منابع مختلف به شکلهای مختلف ذکر شده است. در برخی منابع، سال ۳۵ ق یا ۳۶ ق به عنوان سال وفات او ثبت شده است، در حالی که در گزارشهای دیگر، زمان درگذشت او را در دوران خلافت عمر قرار دادهاند.
با بررسی متنوع روایات مختلف، محققان به این نتیجه رسیدهاند که سال ۳۳ق به عنوان سال درگذشت سلمان تأییدی و قابل قبول است.
محل دفن او نیز در نزدیکی ایوان کسری در مدائن بود.
حب امام علی (ع) به سلمان به قدری بود که حتی دعای یستشیر که از پیامبر به ایشان رسیده بود را به سلمان آموخت، و در بسیاری از کتاب ها، این دعا با نام «دُعاء علی عَلَّمَهُ لِسَلْمان» (دعایی که علی به سلمان آموخت) شناخته می شود.
سخن آخر:
در مورد مقام و درجه ایمان و اخلاص سلمان، باید گفت که او با تمام وجود و قلب و جان خود اسلام را قبول کرد و با تمام توانایی خود در اجرای دستورات اسلام پایبند و اخلاص کرد. ایمام صادق علیه السلام در این زمینه فرمودهاند:
“ایمان ده درجه دارد، و مقداد در درجه هشتم، و ابوذر در درجه نهم، ولی سلمان در درجه دهم قرار دارد.”
آنهایی که تاریخ زمان اولین روزهای اسلام را مطالعه میکنند، میدانند که مقداد و ابوذر چه اشخاص بزرگ و با ایمانی بودند و به چه اندازه از لحاظ ایمانی مورد توجه و تقدیر امامان و رهبران اسلام قرار داشتند.
اما وقتی که آنها با وجود این همه مقام و منزلت، در درجات پایینتری از ایمان در مقایسه با سلمان قرار میگیرند، به وضوح مشخص میشود که سلمان چه مقام و مرتبهای از نظر ایمان داشته است.
امید روشن هستم، از سال 96 پا به عرصه سایت گذاشتم. من یکی از علاقمندانِ حوزه سئو هستم و تلاش میکنم با علم سئو مطالب آموزشی بیشتری را در بستر وب منتشر کنم.
امید روشن هستم، از سال 96 پا به عرصه سایت گذاشتم. من یکی از علاقمندانِ حوزه سئو هستم و تلاش میکنم با علم سئو مطالب آموزشی بیشتری را در بستر وب منتشر کنم.
دیدگاهتان را بنویسید