علامه طباطبایی کیست
علامه طباطبایی کیست
آیتالله علامه سید محمدحسین طباطبایی، حکیم، فقیه، عارف و فیلسوف برجسته ایرانی بود. او در دورهٔ معاصر شیعه، به عنوان یکی از مفسران بزرگ قرآن شناخته میشد.
طباطبایی در سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۴۰۲ قمری (۱۲۸۲ تا ۱۳۶۰ شمسی) زندگی کرد و تأثیرات بسزایی در حوزههای علمی، فلسفی و دینی داشت.
آیتالله علامه سید محمدحسین طباطبایی، در دورانی که نقطۀ خضرای علوم و عرفان پرتوان میدرخشید، به عنوان حکیمی با نگاهی پرفراز و نورانی به دنیای اسلامی معاصر ظهور کرد.
او نه تنها فقیه و عارف بلکه فیلسوفی بینظیر بود که با تفکر عمیق خود در اسرار قرآن کوشید و در مسیر رشد و ترقی انسان به نقش برجستهای دست یافت.
آثار گرانقدر آیتالله طباطبایی، از جمله معروفترینها، تفسیر باسعادت ۲۰ جلدی به نام “المیزان” است که همچون یک گنجینۀ علمی و روحانی، زبان اصیل قرآن را با نگاهی عمیق و خردمندانه تفسیر کرده و راهنمایی بیپایانی برای دلهای پرجوش ارائه نموده است.
علامه طباطبایی، شاگردان متعددی را تربیت نمود، جمعی از نخبگان فکری که در دلهای معنوی و علمی این عصر میدرخشیدند.
از میان این نخبهها، مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی، محمدتقی مصباح یزدی، حسن حسنزاده آملی، عبدالله جوادی آملی و ناصر مکارم شیرازی، چون نقوش گرانبها در صفحه تاریخ معاصر ایستاده بودند.
ایشان نه تنها در خلق نخبگانی با عقاید اصیل اسلامی نقش داشتند، بلکه نشستهای علمیای با هانری کربن، فیلسوف و شیعهشناس معروف فرانسوی، نیز اثرگذاری فراوان در اطلاعرسانی به اروپاییان دربارهٔ تشیع داشت.
این نشستها چشماندازی جهانی به مفاهیم اسلامی ارائه داده و زمینهساز معرفی فرهنگ و اندیشههای اسلام به دیگر قشرهای جهان شد.
زندگی نامه علامه طباطبایی
در انتهای سال ۱۳۲۱ هجری قمری، علامه سید محمدحسین طباطبایی به دنیا آمد. ایشان در سن پنج سالگی مادر خود را و در سن نه سالگی نیز پدر خود را از دست داد، جوانی که در آغوش گرانبها و حادثات سخت زندگی آغاز شد.
تنها با برادر کوچکترش، سید محمدحسن، در راه زندگی پیش رفت و در خود، کوهی از علم و فضیلت را با همدیگر حمل کردند.
نسبت ارزشمند علامه به سلسلهی اهلبیت اطهار (علیهمالسلام) با ارتباط خانوادگی از سوی پدر به امام حسن مجتبی (علیهالسلام) و از سوی مادر به امام حسین (علیهالسلام) برمیگشت، چشماندازی پربرکت و متمایز برای رشد این عالم بزرگ و شاگردانه میآفرید.
خاندان طباطبایی تا چهارده نسل از دانشمندان و علما در تاریخ تبریز با نام و نشان به ثبت رسیدهاند.
«سراج الدین عبدالوهاب»، جد معظم این خاندان، با برجستهترین نقش در تاریخ، وساطت خود را به کار گرفت و نبرد خونین بین دولت ایران و عثمانی را در سال ۹۲۰ قمری به پایان رساند.
نسل ششم این خاندان، به عنوان آقا میرزا محمدعلی قاضی، در آذربایجان به عنوان قاضی القضاة شناخته میشد و از اجداد عارف بزرگ، یعنی آیتالله میرزا علی آقای قاضی نیز میباشد.
این دو مرد با ارتباطات نسبی نهتنها به عنوان فرزندان خاندان، بلکه به عنوان عموزادگان بزرگ هم شناخته میشوند.
ازدواج و فرزندان
همسر گرامی علامه، قمرالسادات مهدوی، از خانواده با نسبت به سادات طباطبایی بود.
سه فرزند ایشان در بچگی،در شهر نجف به سوی جاودانگی پرواز کردند.
فرزند بعدی، یک پسر بزرگوار بود که علامه طباطبایی، به توصیه و استدلال استاد محترمش، سید علی قاضی طباطبایی، نام او را عبدالباقی گذاشت.
سید عبدالباقی طباطبائی، فرزند با استعداد و تحصیلکرده، در عرصهٔ تحصیلات فنی برخوردار بود و از علامه طباطبایی در زمینهٔ ریاضیات و هندسه بهرهمندی مینمود.
نجمه سادات طباطبائی، نسیمی دیگر از گلهای پرطراوت خاندان علامه طباطبائی است. همسر ایشان، شهید علی قدوسی، از شاگردان و انصار وفادار علامه طباطبائی بود.
جواد مناقبی نیز، داماد دیگر علامه طباطبائی بوده و در آغازین سالهای ازدواج، این خانواده با نیایش و ایفای نقشهای معنوی، دست در دست هم نهاده بودند.
دوران تحصیل و تدریس
سید محمدحسین، در بازهٔ شش سال از سال ۱۲۹۰ تا ۱۲۹۶ شمسی، پس از آموزش قرآن که در آن زمان از نخستین درسها برای دانشآموزان تدریس میشد، به فراگیری آثاری چون “گلستان” و “بوستان” پرداخت.
سپس، سید محمدحسین وارد مدرسه طالبیه تبریز شد و به تحصیل و یادگیری ادبیات عرب، علوم نقلی، فقه و اصول اسلامی پرداخت. از سال ۱۲۹۷ تا ۱۳۰۴ شمسی، ایشان زمان خود را به فراگیری اطلاعات گسترده در حوزههای مختلف علوم اسلامی اختصاص دادند.
سید محمدحسین همچنین زیر نظر میرزا علینقی خطاط، به یادگیری فنون خوشنویسی اشتغال کرد و در حوزهٔ خطاطی به اندازهای تجربه و مهارت یافت که به مقام استادی در این زمینه دست یافت.
علامه طباطبایی پس از فارغالتحصیلی از مدرسه طالبیه، همراه با برادر خود، سید محمدحسن، در سفری به نجف رفت و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۱۴ شمسی، در مسیر تحصیل علوم دینی خویش مشغول به فراگیری و تحصیل شد.
در سال ۱۳۱۴ به تبریز بازگشت و تا سال ۱۳۲۵ که در آنجا اقامت داشت، به فعالیت در زمینهٔ کشاورزی پرداخت و همزمان با کار در زمینهٔ کشاورزی، به نوشتن و تحقیق مشغول بود. وی در سال ۱۳۲۵ به قم رفت و تا انتهای عمر، در این شهر با اشتیاق به تدریس، تحقیق و تألیف مشغول بود.
درگذشت
در تاریخ ۱۸ محرم ۱۴۰۲ق (معادل ۲۵ آبان سال ۱۳۶۰ش) علامه طباطبائی از دنیا رفت. جنازهاش، در روز بعد از این حادثه، از مسجد امام حسن عسکری تا حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) تشییع شد.
آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی، یکی از مراجع تقلید شیعه، نماز جنازه ایشان را اقامه کرد و سپس جسم آن بزرگوار در حرم حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد.
زندگی علمی علامه طباطبایی
زندگی علامه طباطبایی در نجف
علامه طباطبائی، پس از فراگیری دروس مقدماتی در تبریز، در سال ۱۳۰۴ شمسی (معادل ۱۳۴۴ قمری) به سمت نجف راه یافت و به مدت ده سال در حوزهٔ علمیه نجف، در حال تکمیل معرفت خود در حوزههای متنوع علوم اسلامی بود.
وی در حوزههای مختلف علوم، فقه و اصول را از میرزای نایینی، محمدحسین غروی اصفهانی، و سید ابوالحسن اصفهانی یاد گرفت.
علم رجال را نزد سید محمد حجت کوهکمری، فلسفه را نزد سید حسین بادکوبهای، ریاضیات و هندسه را از آقا سید ابوالقاسم خوانساری، و اخلاق و عرفان را از سید علی قاضی طباطبایی به دست آورد.
زندگی در تبریز
آیتالله طباطبائی، هنگامی که در حال تحصیل در نجف بود، به دلیل مشکلات اقتصادی و عدم دریافت مقرری از دارایی زراعیاش در تبریز، در سال ۱۳۱۴ شمسی، مجبور به بازگشت به شهر زادگاهش تبریز شد.
او بیش از ۱۰ سال را در روستای شادآباد تبریز سپری کرد و به کشاورزی مشغول شد.
در این مرحله از زندگی، آیتالله طباطبائی تمرکز خود را بر تدریس و تفکر علمی قرار نداده و این دوره را به عنوان یک دوران خسارت روحی برشمرده است.
اثرات این دوران در کتابها و رسالههایی همچون «اثبات ذات»، «اسماء و صفات»، «ولایت»، «نبوت»، «الانسان قبل الدنیا»، «الانسان فی الدنیا» و «الانسان بعد الدنیا» به نمایش گذاشته شدهاند که نتیجه تفکرات این دوران میباشند.
همچنین، در این مدت، یک تفسیر مختصر از ابتدای قرآن تا سوره اعراف نیز ارائه شده است.
تفسیر سوره انسان را مطالعه بفرمایید.
زندگی علامه در قم
از سال ۱۳۲۵ شمسی، علامه طباطبائی در قم ساکن شد و فعالیتهای علمی خود را آغاز کرد. او درس تفسیر و فلسفه را در این شهر شروع کرد و به تدریج، دروس حکمت چون کتاب “شفاء” و “اسفار” را با تمامی مشکلات و مخالفتها که وجود داشت، منتشر کرد و تعداد زیادی از شاگردان را نیز تربیت کرد.
وی به عنوان احیاگر علوم عقلی و تفسیر قرآن در حوزه علمیه قم شناخته شده است.
شهرت علامه طباطبائی در تهران و حوزههای علمی ایران، از زمانی آغاز شد که او از تبریز به قم مهاجرت کرد و درس تفسیر و فلسفه را آغاز کرد و در گفتگوهای علمی شرکت نمود.
شاگردان علامه طباطبایی
تعداد زیادی از بزرگان و فرهیختگان حال حاضر در حوزه علمیه، شاگردان علامه طباطبائی هستند. تنها به تعداد محدودی از آنان اشاره میشود:
علامه حسن حسنزاده آملی
علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی
شهید مرتضی مطهری
شهید سید محمد حسینی بهشتی
امام موسی صدر
آیتالله ناصر مکارم شیرازی
شهید محمد مفتح
شیخ عباس ایزدی
سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
عزالدین زنجانی
محمدتقی مصباح یزدی
ابراهیم امینی
آیتالله یحیی انصاری شیرازی
سید جلالالدین آشتیانی
سید محمدباقر ابطحی
سید محمدعلی ابطحی
آیت الله حسین نوری همدانی
سید مهدی روحانی
علی احمدی میانجی
آیتالله عبدالله جوادی آملی
سید محمدحسین طباطبائی بیش از ۳۰ کتاب و چندین مقاله تألیف کردهاست. مرکز تحقیقات نور مجموعه آثار او را در قالب نرمافزار “آثار علامه طباطبائی” منتشر نمودهاست. برخی از آثار او عبارتند از:
تفسیر المیزان
اصول فلسفه و روش رئالیسم
شیعه در اسلام
سنن النبی (ص)
حاشیه بر اسفار صدرالدین شیرازی
بدایة الحکمه
نهایة الحکمه
اثر معروف علامه طباطبایی
از حدود سال ۱۳۳۳ شمسی، علامه طباطبائی شروع به نوشتن تفسیر المیزان نمود و تا سال ۱۳۵۰ شمسی، این تفسیر را در ۲۰ جلد به زبان عربی به اتمام رساند.
در این تفسیر، از روش تفسیر قرآن به قرآن استفاده شده و بهعلاوه از تفسیر معانی آیات و بحثهای لغوی، در بخشهای جداگانه با توجه به موضوع آیات، به بررسی مسائل روایی، تاریخی، کلامی، فلسفی، علمی و اجتماعی نیز پرداخته شده است.
ذوق شعری علامه طباطبایی
علامه، از هنر شعر با ذوقی برخوردار بوده و اشعاری نوشته که بعدها خود او آنها را حذف کرده و از بین برده است.
بخشی از اشعار باقیمانده او در کتابی به نام “ز مهر افروخته” منتشر شده است.
در برخی از شعرهای علامه طباطبایی، همچون “گذر ز دانه و دام جهان” و “خویش مباز و کیش مهر”، از واژههای غیر فارسی استفاده نشده است. مشهورترین غزل او به نام “کیش مهر” معروف است. این غزل در سال ۱۳۶۵ به شکل تصنیف با موسیقیسازی جلیل عندلیبی و اجرای شهرام ناظری در آلبومی با عنوان “کیش مهر” منتشر شد.
ویژگیهای اخلاقی و رفتاری
استاد هر هفته حداقل یک بار پیاده به حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) میرفت و در ایام تابستان معمولاً به مشهد مقدس سفر میکرد.
شبها به حرم امام رضا (علیهالسلام) میرفت، در بالای سر نشسته و با حال خضوع و خشوع به دعا و زیارت مشغول میشد.
او علاقه زیادی به پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و ائمه اطهار (علیهمالسلام) داشت و با احترام و ادب کامل از آنان یاد میکرد. او در مجالس خواندن روضه حضور داشته و برای مصایب اهل بیت با شدت اشک میریخت.
علامه در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام افطار می کرد، ضریح مقدس را می بوسید سپس به خانه می رفت
آیت الله جعفر سبحانی روحیات علامه را چنین توصیف می کند:
«ما با این که با ایشان انس بیشتری داشتیم یک بار هم به خاطر نداریم که مطلبی را به عنوان تظاهر به علم یادآور شود یا سخن را سؤال نشده از پیش خود مطرح کند»
اخلاق علامه در منزل
دختر استاد درباره برخورد پدرش با اطرافیان به این شکل تعبیر میکند: «اخلاق و رفتار او، در خانه با الگوی “محمدی” بود. او هرگز عصبانی نمیشد و هیچ وقت صدای بلندی از او در حرفزدن نشنیدیم.
با وجود ملاطفت، او بسیار قاطع و استوار بود و به نماز اول وقت ملزم بود، صبحهای ماه رمضان بیدار میشد و با صدای بلند و منظم قرآن میخواند.
او هرگز دست رد به سینه کسی نمیزد، که این موضوع ناشی از عاطفه شدید و رقت قلب بیپایان او بود.»
…او بسیار کم حرف بود و پرحرفی را موجب کمی حافظه میدانست. صحبتهایش بسیار ساده بود به گونهای که در برخی مواقع احساس میشد او یک فرد عادی و معمولی است.
او باور داشت که شخصیت از سوی خدا به انسان داده میشود و از طریق امور دنیوی انسان هرگز شخصیت کسب نمیکند.
ایشان با آرامش و صبر به مسائل برخورد میکردند. هرچند وقت کمی برای اختصاص به مسائل مختلف داشتند، ولی با برنامهریزی مناسب، روزی یک ساعت پس از ظهر را در کنار اعضای خانواده خود سپری میکردند.
رفتارشان با مادرم همواره احترامآمیز و دوستانه بود. همیشه به نحوی رفتار میکردند که انگار مشتاق دیدار مادرم هستند. میان آن دو هیچ گونه برخوردی نبوده و همیشه به سبکی صمیمی و صمیمی با یکدیگر رفتار میکردند.
آن دو واقعاً مانند دو دوست نزدیک برای هم بودند. پدرم در خانه اصلاً تمایلی نداشتند که دیگری کارهای شخصی آنها را انجام دهد.
ایشان ارزش بسیاری را برای بچهها، به ویژه دختران قائل بودند. دختران را به عنوان نعمت خدا و هدیههای ارزشمند میشناختند.
همیشه از بچهها خواسته بودند که در زندگیشان راستگو و آرام باشند. علاقه داشتند که آوای صوت قرآن در گوش بچهها حاکم باشد و به همین دلیل قرآن را به صورت بلند میخواندند.
از ادب بچهها به شدت مراقبت میکردند و باور داشتند که رفتار والدین نقش بسزایی در تربیت موثر فرزندان دارد.
دربارهٔ مادرم میگفتند:
“این زن، کسی بود که مرا به اینجا رسانده است. او همیشه شریک من بوده و نصف هر چیزی که نوشتهام متعلق به این خانم است.”
وفات علامه طباطبایی
پایان سفر زندگی پربار و معنوی، بعد از ۸۱ سال، در تاریخ ۱۸ محرم ۱۴۰۲ قمری (۲۴ آبان ۱۳۶۰ شمسی)، آن عارفِ حکیم و مفسّر، با روح پاک و الهی، به سوی دیار قدس و ملکوت پرواز کرد.
پیکر مطهّر او به آرامش در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام خاک سپرده شد.
امید روشن هستم، از سال 96 پا به عرصه سایت گذاشتم. من یکی از علاقمندانِ حوزه سئو هستم و تلاش میکنم با علم سئو مطالب آموزشی بیشتری را در بستر وب منتشر کنم.
امید روشن هستم، از سال 96 پا به عرصه سایت گذاشتم. من یکی از علاقمندانِ حوزه سئو هستم و تلاش میکنم با علم سئو مطالب آموزشی بیشتری را در بستر وب منتشر کنم.
دیدگاهتان را بنویسید