حدیث کساء | دعای کساء متن، ترجمه و صوت
متن و ترجمه حدیث کسا
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ عَلَیهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ
از فاطمه زهرا سلام اللّه علیها دختر رسول خدا صلی اللّه علیه
وَآلِهِ قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ دَخَلَ عَلَی اَبی رَسُولُ اللَّهِ فی
جابر گوید شنیدم از فاطمه زهرا که فرمود: وارد شد بر من پدرم رسول خدا در
بَعْضِ الاْیامِ فَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا فاطِمَةُ فَقُلْتُ عَلَیک السَّلامُ قالَ
بعضی از روزها و فرمود: سلام بر تو ای فاطمه در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام فرمود:
اِنّی اَجِدُ فی بَدَنی ضُعْفاً فَقُلْتُ لَهُ اُعیذُک بِاللَّهِ یا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ
من در بدنم سستی و ضعفی درک می کنم، گفتم: پناه می دهم تو را به خدا ای پدرجان از سستی و ضعف
فَقَالَ یا فاطِمَةُ ایتینی بِالْکساَّءِ الْیمانی فَغَطّینی بِهِ فَاَتَیتُهُ بِالْکساَّءِ
فرمود: ای فاطمه بیاور برایم کساء یمانی را و مرا بدان بپوشان من کساء یمانی را برایش آوردم
الْیمانی فَغَطَّیتُهُ بِهِ وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَیهِ وَاِذا وَجْهُهُ یتَلاَلَؤُ کاَنَّهُ الْبَدْرُ
و او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو می نگریستم و در آن حال چهره اش می درخشید همانند ماه
فی لَیلَةِ تَمامِهِ وَکمالِهِ فَما کانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِی الْحَسَنِ قَدْ
شب چهارده پس ساعتی نگذشت که دیدم فرزندم حسن وارد شد و
اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَعَلَیک السَّلامُ یا قُرَّةَ عَینی
گفت سلام بر تو ای مادر گفتم: بر تو باد سلام ای نور دیده ام
وَثَمَرَةَ فُؤ ادی فَقالَ یا اُمّاهُ اِنّی اَشَمُّ عِنْدَک راَّئِحَةً طَیبَةً کاَنَّها راَّئِحَةُ
و میوه دلم گفت: مادرجان من در نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم گویا بوی
جَدّی رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّک تَحْتَ الْکساَّءِ فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ
جدم رسول خدا است گفتم: آری همانا جد تو در زیر کساء است پس حسن بطرف
نَحْوَ الْکساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لی اَنْ
کساء رفت و گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار ای رسول خدا آیا به من اذن می دهی
اَدْخُلَ مَعَک تَحْتَ الْکساَّءِ فَقالَ وَعَلَیک السَّلامُ یا وَلَدی وَیا
که وارد شوم با تو در زیر کساء؟ فرمود: بر تو باد سلام ای فرزندم و ای
صاحِبَ حَوْضی قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْکساَّءِ فَما کانَتْ
صاحب حوض من اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزیر کساء رفت
اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِی الْحُسَینِ قَدْ اَقْبَلَ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا اُمّاهُ
ساعتی نگذشت که فرزندم حسین وارد شد و گفت: سلام بر تو ای مادر
فَقُلْتُ وَعَلَیک السَّلامُ یا وَلَدی وَیا قُرَّةَ عَینی وَثَمَرَةَ فُؤ ادی فَقالَ
گفتم: بر تو باد سلام ای فرزند من و ای نور دیده ام و میوه دلم فرمود:
لی یا اُمّاهُ اِنّی اَشَمُّ عِنْدَک راَّئِحَةً طَیبَةً کاَنَّها راَّئِحَةُ جَدّی رَسُولِ
مادر جان من در نزد تو بوی خوشی استشمام می کنم گویا بوی جدم رسول
اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَآلِهِ فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّک وَاَخاک تَحْتَ الْکساَّءِ
خدا (ص)است گفتم آری همانا جد تو و برادرت در زیر کساء هستند
فَدَنَی الْحُسَینُ نَحْوَ الْکساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا جَدّاهُ اَلسَّلامُ
حسین نزدیک کساء رفته گفت: سلام بر تو ای جد بزرگوار، سلام
عَلَیک یا مَنِ اخْتارَهُ اللَّهُ اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَکونَ مَعَکما تَحْتَ الْکساَّءِ
بر تو ای کسی که خدا او را برگزید آیا به من اذن می دهی که داخل شوم با شما در زیر کساء
فَقالَ وَعَلَیک السَّلامُ یا وَلَدی وَیا شافِعَ اُمَّتی قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلَ
فرمود: و بر تو باد سلام ای فرزندم و ای شفاعت کننده امتم به تو اذن دادم پس او نیز با
مَعَهُما تَحْتَ الْکساَّءِ فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِک اَبُوالْحَسَنِ عَلِی بْنُ اَبی طالِبٍ
آن دو در زیر کساء وارد شد در این هنگام ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد
وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَعَلَیک السَّلامُ یا اَبَا
و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا
الْحَسَنِ وَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ فَقالَ یا فاطِمَةُ اِنّی اَشَمُّ عِنْدَک رائِحَةً
الحسن و ای امیر مؤ منان فرمود: ای فاطمه من بوی خوشی نزد تو استشمام می کنم
طَیبَةً کاَنَّها راَّئِحَةُ اَخی وَابْنِ عَمّی رَسُولِ اللَّهِ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ
گویا بوی برادرم و پسر عمویم رسول خدا است؟ گفتم: آری این او است که
وَلَدَیک تَحْتَ الْکساَّءِ فَاَقْبَلَ عَلِی نَحْوَ الْکساَّءِ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک
با دو فرزندت در زیر کساء هستند پس علی نیز بطرف کساء رفت و گفت سلام بر تو
یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَکونَ مَعَکمْ تَحْتَ الْکساَّءِ قالَ لَهُ وَ عَلَیک
ای رسول خدا آیا اذن می دهی که من نیز با شما در زیر کساء باشم رسول خدا به او فرمود: و بر تو
السَّلامُ یا اَخی یا وَصِیی وَخَلیفَتی وَصاحِبَ لِواَّئی قَدْ اَذِنْتُ لَک
باد سلام ای برادر من و ای وصی و خلیفه و پرچمدار من به تو اذن دادم
فَدَخَلَ عَلِی تَحْتَ الْکساَّءِ ثُمَّ اَتَیتُ نَحْوَ الْکساَّءِ وَقُلْتُ اَلسَّلامُ
پس علی نیز وارد در زیر کساء شد، در این هنگام من نیز بطرف کساء رفتم و عرض کردم سلام
عَلَیک یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللَّهِ اَتَاْذَنُ لی اَن اَکونَ مَعَکمْ تَحْتَ الْکساَّءِ
بر تو ای پدرجان ای رسول خدا آیا به من هم اذن می دهی که با شما در زیر کساء باشم؟
قالَ وَعَلَیک السَّلامُ یا بِنْتی وَیا بَضْعَتی قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلْتُ تَحْتَ
فرمود: و بر تو باد سلام ای دخترم و ای پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نیز به زیر
الْکساَّءِ فَلَمَّا اکتَمَلْنا جَمیعاً تَحْتَ الْکساَّءِ اَخَذَ اَبی رَسُولُ اللَّهِ
کساء رفتم، و چون همگی در زیر کساء جمع شدیم پدرم رسول خدا
بِطَرَفَی الْکساَّءِ وَاَوْمَئَ بِیدِهِ الْیمْنی اِلَی السَّماَّءِ وَقالَ اَللّهُمَّ اِنَّ
دو طرف کساء را گرفت و با دست راست بسوی آسمان اشاره کرد و فرمود: خدایا
هؤُلاَّءِ اَهْلُ بَیتی وَخاَّصَّتی وَحاَّمَّتی لَحْمُهُمْ لَحْمی وَدَمُهُمْ دَمی
اینانند خاندان من و خواص ونزدیکانم گوشتشان گوشت من و خونشان خون من است
یؤْلِمُنی ما یؤْلِمُهُمْ وَیحْزُنُنی ما یحْزُنُهُمْ اَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ
می آزارد مرا هرچه ایشان را بیازارد وبه اندوه می اندازد مراهرچه ایشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر که با ایشان بجنگد
وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُمْ وَمُحِبُّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ اِنَّهُمْ
و در صلحم با هر که با ایشان درصلح است ودشمنم باهرکس که با ایشان دشمنی کند و دوستم با هر کس که ایشان را دوست دارد
مِنّی وَاَ نَا مِنْهُمْ فَاجْعَلْ صَلَواتِک وَبَرَکاتِک وَرَحْمَتَک وَغُفْرانَک
اینان از منند و من از ایشانم پس بفرست درودهای خود و برکتهایت و مهرت و آمرزشت
وَرِضْوانَک عَلَی وَعَلَیهِمْ وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهیراً
و خوشنودیت را بر من و بر ایشان و دور کن از ایشان پلیدی را و پاکیزه شان کن بخوبی
فَقالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ یا مَلاَّئِکتی وَیا سُکانَ سَمواتی اِنّی ما خَلَقْتُ
پس خدای عزوجل فرمود: ای فرشتگان من و ای ساکنان آسمانهایم براستی که من نیافریدم
سَماَّءً مَبْنِیةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیةً وَلا قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضِیئَةً وَلا
آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه
فَلَکاً یدُورُ وَلا بَحْراً یجْری وَلا فُلْکاً یسْری اِلاّ فی مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ
فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در جریان را مگر بخاطر دوستی این
الْخَمْسَةِ الَّذینَ هُمْ تَحْتَ الْکساَّءِ فَقالَ الامینُ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ وَمَنْ
پنج تن اینان که در زیر کسایند پس جبرئیل امین عرض کرد: پروردگارا کیانند
تَحْتَ الْکساَّءِ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَیتِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ
در زیر کساء؟ خدای عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و کان رسالتند:
هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها فَقالَ جِبْراَّئیلُ یا رَبِّ اَتَاْذَنُ لی اَنْ
آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش جبرئیل عرض کرد: پروردگارا آیا به من هم اذن می دهی
اَهْبِطَ اِلَی الارْضِ لاِکونَ مَعَهُمْ سادِساً فَقالَ اللَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَک
که به زمین فرود آیم تا ششمین آنها باشم خدا فرمود: آری به تو اذن دادم
فَهَبَطَ الامینُ جِبْراَّئیلُ وَقالَ السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَ اللَّهِ الْعَلِی
پس جبرئیل امین به زمین آمد و گفت: سلام بر تو ای رسول خدا، (پروردگار) علی
الاعْلی یقْرِئُک السَّلامَ وَیخُصُّک بِالتَّحِیةِ وَالاکرامِ وَیقُولُ لَک
اعلی سلامت می رساند و تو را به تحیت و اکرام مخصوص داشته و می فرماید:
وَعِزَّتی وَجَلالی اِنّی ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِیةً وَلا اَرْضاً مَدْحِیةً وَلا
به عزت و جلالم سوگند که من نیافریدم آسمان بنا شده و نه زمین گسترده و نه
قَمَراً مُنیراً وَلا شَمْساً مُضَّیئَةً وَلا فَلَکاً یدُورُ وَلا بَحْراً یجْری وَلا
ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه دریای روان و نه کشتی در
فُلْکاً یسْری اِلاّ لاَجْلِکمْ وَمَحَبَّتِکمْ وَقَدْ اَذِنَ لی اَنْ اَدْخُلَ مَعَکمْ
جریان را مگر برای خاطر شما و محبت و دوستی شما و به من نیز اذن داده است که با شما
فَهَلْ تَاْذَنُ لی یا رَسُولَ اللَّهِ فَقالَ رَسُولُ اللَّهِ وَعَلَیک السَّلامُ یا
در زیر کساء باشم پس آیا تو هم ای رسول خدا اذنم می دهی؟ رسول خدا(ص ) فرمود و بر تو باد سلام ای
اَمینَ وَحْی اللَّهِ اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَک فَدَخَلَ جِبْراَّئیلُ مَعَنا تَحْتَ
امین وحی خدا آری به تو هم اذن دادم پس جبرئیل با ما وارد در زیر
الْکساَّءِ فَقالَ لاَبی اِنَّ اللَّهَ قَدْ اَوْحی اِلَیکمْ یقُولُ اِنَّما یریدُ اللَّهُ
کساء شد و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوی شما وحی کرده و می فرماید: ((حقیقت این است که خدا می خواهد
لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهیراً فَقالَ عَلِی لآَبی
پلیدی (و ناپاکی ) را از شما خاندان ببرد و پاکیزه کند شما را پاکیزگی کامل )) علی علیه السلام به پدرم گفت:
یا رَسُولَ اللَّهِ اَخْبِرْنی ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْکساَّءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ
ای رسول خدا به من بگو این جلوس (و نشستن ) ما در زیر کساء چه فضیلتی (و چه شرافتی ) نزد
اللَّهِ فَقالَ النَّبِی وَالَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیاً وَاصْطَفانی بِالرِّسالَةِ نَجِیاً
خدا دارد؟ پیغمبر(ص ) فرمود: سوگند بدان خدائی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق )
ما ذُکرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الآَرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ
برگزید که ذکر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما در انجمن و محفلی از محافل مردم زمین که در آن گروهی از
شَیعَتِنا وَمُحِبّینا اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَیهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلاَّئِکةُ
شیعیان و دوستان ما باشند جز آنکه نازل شود بر ایشان رحمت (حق ) و فرا گیرند ایشان را فرشتگان
وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلی اَنْ یتَفَرَّقُوا فَقالَ عَلِی اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَ فازَ شیعَتُنا
و برای آنها آمرزش خواهند تا آنگاه که از دور هم پراکنده شوند، علی (که این فضیلت را شنید) فرمود: با این ترتیب به خدا سوگند ما
وَرَبِّ الْکعْبَةِ فَقالَ النَّبِی ثانِیاً یا عَلِی وَالَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبِیاً
رستگار شدیم و سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند، دوباره پیغمبر فرمود: ای علی سوگند بدانکه مرا بحق به نبوت
وَاصْطَفانی بِالرِّسالَةِ نَجِیاً ما ذُکرَ خَبَرُنا هذا فی مَحْفِلٍ مِنْ مَحافِلِ
برانگیخت و به رسالت و نجات دادن (خلق ) برگزید ذکر نشود این خبر (و سرگذشت ) ما درانجمن ومحفلی از محافل
اَهْلِ الاَرْضِ وَفیهِ جَمْعٌ مِنْ شیعَتِنا وَمُحِبّینا وَفیهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ
مردم زمین که در آن گروهی از شیعیان و دوستان ما باشند و در میان آنها اندوهناکی باشد جز
وَفَرَّجَ اللَّهُ هَمَّهُ وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَکشَفَ اللَّهُ غَمَّهُ وَلا طالِبُ حاجَةٍ اِلاّ
آنکه خدا اندوهش را برطرف کند و نه غمناکی جز آنکه خدا غمش را بگشاید و نه حاجتخواهی باشد جز آنکه
وَقَضَی اللّهُ حاجَتَهُ فَقالَ عَلِی اِذاً وَاللَّهِ فُزْنا وَسُعِدْنا وَکذلِک
خدا حاجتش را برآورد، علی گفت: بدین ترتیب به خدا سوگند ما کامیاب و سعادتمند شدیم و هم چنین
شیعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَرَبِّ الْکعْبَة
سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند
حدیث کساء صوتی
حدیث کسا PDF
حدیث کساء یک روایت مهم است که درباره فضیلت پیامبر(ص)، امام علی(ع)، فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بیان میشود.
کساء به پارچه ای پشمین گفته می شود که در زمان پیامبر اسلام از آن به عنوان عبا استفاده می کردند. مفهوم از حدیث کساء در واقع مرتبط با واقعه ای است که هنگام نزول آیه تطهیر بر پیامبر و اهل بیتش رخ داد.
در زمان نزول آیه 33 سوره احزاب (آیه تطهیر)، پیامبر اکرم خودش و حضرت زهرا (س)، حضرت علی (ع)، حسن و حسین (ع) را در زیر عبای خود جمع کردند و به این شکل مصادیق این آیه را معرفی نمودند.
نقل است متن حدیث کسائی که امروزه در مفاتیح الجنان بیان شده است، در بخش هایی از آن متفاوت با حدیثی است که در منابع کهن شیعه و سنی آمده است.
در ادامه مطلب به بیان فواید قرائت حدیث کساء، ماجرا و رویداد حدیث کساء، زمان و مکان رخ داد آن و در آخر منابع معتبر این واقعه می پردازیم.
فواید قرائت حدیث کساء
برای قرائت حدیث شریف کساء چندین فایده ذکر شده است:
- نازل شدن رحمت و آمرزش الهی
مطابق با دستورات حضرت رسول اکرم (ص)، در حالی که حدیث کساء در میان جمعیت شیعیان و دوستان اهل بیت ارائه میشود، منجر به فرود آمدن رحمت خداوند و احاطه ملائکه به آنان میگردد.
ملائکه برای اعضای این مجلس از خداوند بزرگ درخواست آمرزش و عفو میکنند و اندوه و غم دوستان اهل بیت پس از شرکت در این مراسم از بین میرود.
- رستگاری و سعادت در آخرت
این حدیث، با تأکید بر برتری و فضیلت حضرت محمد (ص)، امام علی (ع)، همسر و فرزندان ایشان، و حقانیت امامان شیعه در مسائل خلافت مسلمانان، مسیری را به سوی کمال الهی و رضایت خالق هستی ارشاد میکند.
- استجابت دعا و بچه دار شدن
مطالعه حدیث کساء، علاوه بر اظهار اعتراف به این نکته، با توجه به توسل به پیامبر اکرم (ص)، حضرت فاطمه (س) و ائمه معصومین (ع) و قرار دادن آنها به عنوان واسطه در حضور خداوند، منجر به برآورده شدن حاجات مؤمنان و شیعیان میشود.
بسیاری از مراجع و علمای دینی نیز به مردم توصیه میکنند که این حدیث را به منظور استجابت دعاها مطالعه کنند، و بسیاری از افراد برای بچه دار شدن نیز از آن نتیجه گرفتند. در واقع بهترین دعا برای بچه دار شدن است
- توجه ویژه امام زمان
آیتالله بهجت به علت اهمیت بزرگ حدیث کساء، اعتقاد فراوان به این موضوع داشتند که امام زمان علیه السلام به مجالس خواندن حدیث کساء توجه ویژه دارند.
ایشان در طول سالهای بسیار، به طور مداوم و گاهی هم با حضور خانوادهاش، این حدیث را میخواندند.
- استجابت امر ازدواج
دختران و پسرانی که در آستانه ازدواج هستند، میتوانند حدیث کسا را به عنوان دعا برای ازدواج به شرح زیر انجام دهند:
آیت الله بهجت توصیه میکنند که در شبهای جمعه، با گذاشتن چادر بر سر و با دقت قرائت حدیث کسا را انجام دهند. در این لحظات، تصور کنند که حضور امامان معصوم در نزدیکی آنهاست و همچنین با ذکر دعاها، از خداوند خواستهها و حاجات خود را درخواست کنند.
برای دستیابی به حاجت ازدواج بهتر است این عمل را پنج شب جمعه متوالی تکرار کنند. این حدیث متبرک برای حصول به حاجات سخت و بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد.
- محبت اهل بیت
خواندن حدیث کساء میتواند عشق و محبت به اهل بیت پیامبر را تقویت کند. از آنجا که اهل بیت به عنوان نمونههای ایدهآل ایمان و اخلاق در اسلام شناخته میشوند، این حدیث میتواند موجب افزایش ارتباط عاطفی با آنان شود.
دعای محبت را اینجا مطالعه کنید.
به طور کلی، خواندن حدیث کساء نه تنها به تعبیر از فضیلت اهل بیت پیامبر اسلام کمک میکند، بلکه به تطهیر روحی و اخلاقی انسان نیز کمک میکند و در مسیر ایجاد ارتباط عمیقتر با اهل بیت و پیروی از آنان در مسائل دینی و اخلاقی، مؤثر است. این حدیث در ماه رجب که ماه تطهیر روح است نیز خوانده شود.
ماجرای حدیث کساء چیست
بیان شده است احادیث و روایاتی که پیرامون اتفاق کساء آمده است، این واقعه را به طور کامل ذکر نکرده اند و فقط به بخشی از آن اشاره کرده اند.
بعد ها شخصی به نام محمد محمدی ریشهری با بهرهگیری از روایات، تصویری از این رویداد را ارائه نموده است:
پیامبر اسلام(ص) در خانه همسرش، ام سلمه قرار است پیام مهمی از سوی خداوند درباره چند تن از نزدیکان خود دریافت کند؛ لذا به همسرش تأکید میکند که به هیچکس اجازه ورود ندهد. از سوی دیگر، در همین روز، فاطمه(س)، دختر پیامبر(ص) تصمیم میگیرد برای پدر غذای مناسبی به نام عصیده (حلوا) تهیه کند.
او این غذا را در دیگ کوچک سنگی فراهم میکند و آن را روی طبقی گذاشته، برای پدر میآورد. ام سلمه میگوید: «من نتوانستم مانع ورود فاطمه شوم». پیامبر(ص) به دخترش فرمود: «برو و همسر و دو فرزندت را هم بیاور».
فاطمه(س) بیدرنگ به منزل بازگشت و همراه همسر و دو فرزندش که در آن وقت، خردسال بودند به خانه پدر وارد شد.
ام سلمه با اشارهٔ رسول خدا(ص) برخاست و در کناری مشغول نماز شد. رسول خدا(ص) با امام علی(ع) و فاطمه(س) و دو فرزندش امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، کنار سفرهٔ فاطمه(س) نشستند. پیامبر(ص) کسای خیبری (عبایی، بافته مردم منطقه خیبر) را بر سر داماد و دختر و فرزندانش کشید و با دست راست به آسمان اشاره کرد و فرمود:
«خدایا! اینان اهل بیت(ع) من هستند. پس هرگونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان!»
آنگاه جبرئیل امین، نازل شد و آیه تطهیر را خواند:
إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیرًا
خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر ] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
سوره احزاب، آیه 33
ام سلمه جلو آمد و عرض کرد: آیا من در شمار اهل بیت نیستم؟
پیامبر(ص) خدا فرمود: تو در راه خیر و نیکی هستی، تو از همسران پیامبر خدایی.
اهمیت حدیث شریف کساء
ماجرای حدیث کساء یا “حدیث طهارت” مرتبط با پیامبر اسلام، پس از نزول آیه تطهیر (آیه 33 سوره احزاب) اتفاق افتاده است.
این حدیث در شریعت اهمیت ویژهای دارد و در آن پیامبر اسلام (صلىاللهعلیهوآله) خانم فاطمه الزهرا (سلاماللهعلیها) را به همراه شهداء ولایت امام علی (علیهالسلام)، امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین (علیهالسلام) جلوه میدهند و آنها را “آل النبی” و “طهارت از هر گونه نجاست” مینامند.
این حدیث به عنوان یکی از ادله و اثباتهای اهل سنت و شیعه برای تطهیر اهل بیت پیامبر (علیهمالسلام) و خصوصیت آنان از هر گونه نجاست و گناه مورد استناد قرار میگیرد.
مکان وقوع حدیث کساء
حدیث کساء، یا همان حدیث طهارت (حدیث التطهیر)، مکمل آیه تطهیر (آیه 33 سوره احزاب) است و در خانه ام سلمه، همسر پیامبر گرامی اسلام روایت شده است و به صورت متواتر از ائمه (ع) و بسیاری از اصحاب نقل شده است.
این موضوع در کتب حدیث اهل سنت و شیعه ذکر شده و با توجه به اهمیت آن در مورد تطهیر و پاکیزگی آل الله (خاندان پیامبر)، از منابع معتبر مورد تایید و تفسیر محدثین و علماء دینی قرار گرفته است.
زمان وقوع حدیث کساء
حدیث کساء، یا همان حدیث طهارت (حدیث التطهیر)، مکمل آیه تطهیر (آیه 33 سوره احزاب) است و در خانه ام سلمه، همسر پیامبر گرامی اسلام روایت شده است و به صورت متواتر از ائمه (ع) و بسیاری از اصحاب نقل شده است.
این موضوع در کتب حدیث اهل سنت و شیعه ذکر شده و با توجه به اهمیت آن در مورد تطهیر و پاکیزگی آل الله (خاندان پیامبر)، از منابع معتبر مورد تایید و تفسیر محدثین و علماء دینی قرار گرفته است.
منابع حدیث در کتب شیعه
این روایت در کتب تفسیری شیعه از جمله کتابهای تفسیر قمی، تفسیر فرات کوفی، مجمع البیان و البرهان فی تفسیر القرآن، و همچنین در منابع حدیثی شیعه مانند اصول کافی و امالی شیخ طوسی به طور گسترده نقل شده است.
منابع حدیث برای اهل سنت
حدیث کساء در کتب حدیثی اهل سنت مانند صحیح مسلم، مسند احمد بن حنبل، اسد الغابة اثر ابن اثیر و منابع تفسیری مشابه به آنچه در کتبی چون جامع البیان اثر محمد بن جریر طبری، تفسیر القرآن العظیم اثر ابن ابیحاتم رازی، الکشاف اثر زمخشری، التفسیر الکبیر اثر فخر رازی، الجامع لاحکام القرآن اثر قرطبی، تفسیر القرآن العظیم اثر ابن کثیر، و الدرالمنثور سیوطی ذکر شده است.
همچنین، ابن تیمیه در منهاج السنة و ابن حجر در الصواعق المحرقه، سند این حدیث را صحیح تصدیق کردهاند.
سخن پایانی
حدیث کساء (حدیث الکساء) یکی از مهمترین و معتبرترین حدیثهای شیعیان است که به پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) نسبت داده میشود. این حدیث در شیعه تأسیسی و اهمیت ویژهای دارد و به عنوان منبعی از آموزههای دینی و اخلاقی مورد توجه قرار میگیرد.
حدیث کساء نشاندهنده عظمت و پاکیزگی اهل بیت پیامبر اسلام، به ویژه حضرت فاطمه (س)، حضرت علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) میباشد.
امید روشن هستم، از سال 96 پا به عرصه سایت گذاشتم. من یکی از علاقمندانِ حوزه سئو هستم و تلاش میکنم با علم سئو مطالب آموزشی بیشتری را در بستر وب منتشر کنم.
امید روشن هستم، از سال 96 پا به عرصه سایت گذاشتم. من یکی از علاقمندانِ حوزه سئو هستم و تلاش میکنم با علم سئو مطالب آموزشی بیشتری را در بستر وب منتشر کنم.
دیدگاهتان را بنویسید